کد مطلب:49236
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
چرا در قرآن كه يك كتاب تربيتي و انسانساز است اينهمه تاريخ و داستان وجود دارد؟
1- تاريخ آزمايشگاه مسائل گوناگون زندگي بشر است، و آنچه را كه انسان در ذهن خود با دلائل عقلي ترسيم ميكند در صفحات تاريخ به صورت عيني باز مييابد، و با توجه به اينكه مطمئنترين معلومات آن است كه جنبه حسي داشته باشد، نقش تاريخ را در نشان دادن واقعيات زندگي به خوبي ميتوان درك كرد.
انسان با چشم خود در صفحات تاريخ، شكست مرگباري كه دامن يك قوم و ملت را بر اثر اختلاف و پراكندگي ميگيرد ميبيند، و همينگونه پيروزي درخشان قوم ديگر را در سايه اتحاد و همبستگي.
تاريخ با زبان بيزبانيش نتايج قطعي و غير قابل انكار مكتبها، روشها، و برنامههاي هر قوم و گروهي را بازگو ميكند.
داستانهاي پيشينيان مجموعهاي است از پر ارزشترين تجربيات آنها، و ميدانيم كه محصول زندگي چيزي جز تجربه نيست.
تاريخ آئينهاي است كه تمام قامت جوامع انساني را در خود منعكس ميسازد، زشتيها، زيبائيها، كاميابيها، ناكاميها، پيروزيها و شكستها و عوامل هر يك از اين امور را. به همين دليل مطالعه تاريخ گذشتگان، عمر انسان را ـ درست به اندازه عمر آنها ـ طولاني ميكند! چرا كه مجموعه تجربيات دوران عمر آنها را در اختيار انسان ميگذارد.
البته تاريخي كه خالي از خرافات و دروغپردازيها و تملقها و ثنا خوانيها و تحريفها و مسخها بوده باشد، ولي متأسفانه اينگونه تواريخ كم است، و نقش قرآن را در ارائه نمودن نمونههائي از تاريخ اصيل نبايد از نظر دور داشت.
تاريخي كه همچون آئيه صاف باشد، نه كژنما! تاريخي كه تنها به ذكر وقايع نپردازد، به سراغ ريشهها و نتيجهها نيز برود.
با اين حال چرا قرآن كه يك كتاب عالي تربيت است در فصول و فرازهاي خود تكيه بر تاريخ نكند و از داستانهاي پيشينيان، مثال و شاهد نياورد.
2- از اين گذشته تاريخ و داستان، جاذبه مخصوصي دارد، و انسان در تمام دورانهاي عمر خود از سن كودكي تا پيري تحت تأثير اين جاذبه فوق العاده است.
و به همين جهت قسمت مهمي از ادبيات جهان، و بخش بزرگي از آثار نويسندگان را تاريخ و داستان تشكيل ميدهد.
بهترين آثار شعرا و نويسندگان بزرگ اعم از فارسي زبان و غير آنها، داستانهاي آنها است، گلستان سعدي، شاهنامه فردوسي، خمسه نظامي و آثار جذاب نويسندگان معاصر، همچنين آثار هيجان آفرين ويكتور هوگو فرانسوي، شكسپير انگليسي، و گوته آلماني، همه در صورت داستان عرضه شده است.
داستان چه به صورت نظم باشد يا نثر و يا در شكل نمايشنامه و فيلم عرضه شود، اثري در خواننده و بيننده ميگذارد كه استدلالات عقلي هرگز قادر به چنان تأثير نيست.
دليل اين موضوع شايد آن باشد كه انسان قبل از آنكه، عقلي باشد حسي است و بيش از آنچه به مسائل فكري ميانديشد در مسائل حسي غوطه ور است . مسائل مختلف زندگي هر اندازه از ميدان حس دور ميشوند و جنبه تجرد عقلاني به خود ميگيرند سنگينتر و ديرهضمتر ميشوند.
و از اينرو ميبينيم هميشه براي جا افتادن استدلالات عقلي از مثالهاي حسي استمداد ميشود و گاهي ذكر يك مثال مناسب و بجا تأثير استدلال را چندين برابر ميكند. و لذا دانشمندان موفق، آنها هستند كه تسلط بيشتري بر انتخاب بهترين مثالها دارند.
و چرا چنين نباشد در حالي كه استدلالهاي عقلي بالاخره برداشتهائي از مسائل حسي و عيني و تجربي است.
3- داستان و تاريخ براي همه كس قابل فهم و درك است. بر خلاف استدلالات عقلي كه همه در آن يكسان نيستند! به همين دليل كتابي كه جنبه عمومي و همگاني دارد و از عرب بياباني بيسواد نيمه وحشي گرفته تا فيلسوف بزرگ و متفكر همه بايد از آن استفاده كنند، حتماً بايد روي تاريخ و داستانها و مثالها تكيه نمايد.
مجموعه اين جهات نشان ميدهد كه قرآن در بيان اين همه تاريخ و داستان، بهترين راه را از نظر تعليم و تربيت پيموده است.
مخصوصاً با توجه به اين نكته كه قرآن در هيچ مورد به ذكر وقايع تاريخي بطور برهنه و عريان نميپردازد، بلكه در هر گام از آن نتيجهگيري كرده، و بهرهبرداري تربيتي ميكند.
قصه هاي قرآن
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.